Friday, July 31, 2009

Iran protests...

Taken from مرداد ۱۳۸۸ ساعت ۲۰:۳۱: سحام نيوز :‌ قطعه 257 بهشت زهرا عصر پنج شنبه شاهد حضور مردمي بود كه براي گرامي داشت ياد وخاطره جان باختگان حوادث 30 خرداد به انجا امده بودند ، هرچند كه اين بار نيز اين نيروهاي مستقر كه سعي در متفرق كردن مردم و ممانعت از قرائت فاتحه اي توسط انان داشتند .

1. قطعه 257 بهشت زهرا عصر پنج شنبه شاهد حضور مردمي بود كه براي گرامي داشت ياد وخاطره جان باختگان حوادث 30 خرداد به انجا امده بودند ، هرچند كه اين بار نيز اين نيروهاي مستقر بودند كه سعي در متفرق كردن مردم و ممانعت از قرائت فاتحه اي توسط انان داشتند . مهدي كروبي وقتي كه وارد قطعه شد با استقبال گسترده مردمي مواجه شد كه به مانند روزهاي اخير سراسر اعتراض بودند ، در همين حال نيروي هاي امنيتي و نظامي حاضر در صحنه به او هشدار دادند تا گامي جلوتر نيايد ولي او بدون توجه به هشدارهايي كه او را از قرائت فاتحه اي در كنار مردم براي ندا آقاسطان منع مي كرد قدم به اين قطعه گذاشت . اما حضور وي و مقاومت مردم براي برگزاري مراسم چهلم جان باختگان حوادث 30 خرداد مانع از برخورد نيروهاي امنتيي و نظامي با مردم نشد و چنين بود كه مهدي كروبي تنها سكوت كرده بود و متاثر شد از رفتارهايي كه با مردم صورت مي گرفت . او بر مزار ندا رفت و در كنار مردمي كه با صداي بلند فاتحه مي خواندند برايش قران خواند و طلب مغفرت كرد . هنگامي كه به دفترش برگشت چهره اش برافروخته بود نه از آفتاب گرم تابستان بلكه از برخوردهايي كه با مردم صورت گرفته بود و چنين بود كه در پاسخ به سوالاتي كه از حادثه 8 مرداد بر مزار جان باخته 30 خرداد پرسيدم با اندوه و تاثر پاسخ داد . او متاثر بود از انكه اينك برخلاف وعده هايي كه به مردم داده شد با انان رفتار مي شود و چنين بود كه هشدارهايي به مسئولان و بزرگان كشور داشت . او از بزرگان كشور درخواست كرد تا به مانند روزهاي پس از فوت امام (ره) رفتار نكنند و اين بار هشدارهاي او را جدي بگيرند نه انكه زماني او در مقام رييس مجلس سوم ، بزرگان كشور را نسبت به انحراف و انحصار آگاه كرده بود ولي به او توجهي نكرده و اينك همان مخاطبانش معترض شده و يا سكوت پيشه كرده اند . گفت وگوي كوتاهي را همان عصر پنج شنبه با مهدي كروبي داشتم كه در نخستين پرسش تحليل او را از رفتار وزارت كشور دولت نهم براي عدم ارائه مجوز پرسيدم واينكه چطور شد كه تصميم برآن گرفته شد كروبي و موسوي به بهشت زهرا بروند . پرسش چنين بود : اوايل هفته گذشته درخواستي از سوي شما و موسوي براي برگزاري مراسم جان باختگان 30 خرداد در مصلي بزرگ تهران ارائه شد وليكن دو روز پس از ان مديركل سياسي وزارت كشور با ادبياتي خاص دولتمردان نهم اعلام كرد كه به هيچ گروه و يا شخصيتي براي برگزاري مراسم مجوزي داده نشده است و البته او تاكيد كرده بود كه گروه هاي سياسي به دنبال سوءاستفاده از حوادث اخير هستند و اين را دليلي براي عدم ارائه مجوز ناميد . در همين راستا شما و موسوي اعلام كرديد كه به بهشت زهرا خواهيد رفت . آيا درخواست شما براي برگزاري مراسم چهلم يك شهروند ايراني كه در اعتراضات اخير جان باخته است امري غيرقانوني بود ؟
بله همان طور كه مي دانيد ما درخواست كرده بوديم كه مراسمي را در مصلي براي گرامي داشت چهلم جان باختگان 30 خرداد برگزار كنيم و حتي اعلام كرده بوديم كه براي انكه حادثه اي رخ ندهد همه را به سكوت دعوت كرده ايم و تنها قرار است كه قران تلاوت شود و بعد هم مردم متفرق شوند . اين همان رفتاري است كه در راهپيمايي هاي اخير نيز داشتيم به طوري كه هميشه مردم را به آرامش دعوت مي كرديم چرا كه ما معتقديم خواسته اي قانوني داريم و به دنبال هيچ گونه حادثه آفريني نيز نبوديم . حتي در راهپيمايي هايي كه خودم حضر داشتم نيز هر گاه مشاهده مي كردم كه مردم شعار مي دهند كه شعارهايي مطلوب نبود فرياد مي زدم كه شعار ندهيد . به عنوان مثال وقتي مي شنيدم كه مردم شعار مي دهند " راي خود را پس مي گيريم "‌من اعتراض نداشتم ولي وقتي مي شنيدم كه عده اي شعار مي دادند "‌توپ تانك بسيجي ديگر اثر ندارد " من مي گفتم كه ما براي دعوا نيامده ايم و از انها درخواست مي كردم كه اين شعارها را سر ندهند . بنابراين به نظر من مردم خواستي معقول و منطقي دارند مانند اينكه ما نيز براي برگزاري مراسم در چهلم جان باختگان حوادث اخير درخواستي قانوني و منطقي داشتيم ولي از ان ممانعت كردند . چنين بود كه ما ديديم اين درست نيست كه برويم و پشت درهاي مصلي بنشينيم و درگيري هايي ايجاد شود بنابراين تصميم گرفتيم كه به بهشت زهرا برويم و كنار مزار انان فاتحه اي بخوانيم .
گويا اعلام شده براي جلوگيري از سوء استفاده گروههاي سياسي مجوزي داده نشده است . شما اين را مي پذيريد ؟
اين حرف دو جواب دارد . نكته اول اينكه حتي به خانواده ها هم اجازه اي براي برگزاري مراسم حتي در مساجد محلي داده نشد . دومين نكته اينكه اين حادثه اي كه روي داده موضوعي شخصي نيست بلكه افرادي در يك رويدادي جمعي به شهادت رسيده اند . انتخاباتي برگزار شده است كه عده اي معتقدند اين انتخابات سالم برگزار شده است اين عده همان كساني هستند كه اكنون در دولت حضور دارند همان عده اي كه نظارت واجرا را برعهده داشته اند ، پول هاي بيت المال در اختيارشان بوده و هر گونه كه خواسته اند با صندوق هاي راي برخورد كرده اند ، آقاياني كه صدا و سيما و نيروهاي مسلح را در اختيار داشته اند و اينها مدام بر صحت و سلامت انتخابات تاكيد مي كنند . اما يك گروه هم هستند كه معتقدند انتخابات سالم برگزار نشده است و ادله هاي فراواني هم براي اين استدلال خود دارند . دلايلي كه در آينده اي نزديك ان را به صورت كتابچه اي منتشر خواهيم كرد كه براي آيندگان باقي بماند . حرف هاي بسياري درباره اين انتخابات وجود دارد كه برخي از انان مصلحت است كه مطرح شود و برخي ديگر صلاح به طرح كردن ان نيست . ما بلاغت داريم و بنابر مقتضاي حال صحبت مي كنيم و اول زمينه ها را فراهم و بعد صحبت مي كنيم . بنابراين دسته دومي كه معتقدند انتخابات سالم برگزار نشده است به حمايت از ما برخاستند و مطمئنا اين افرادي كه در اعتراض به نتيجه انتخابات به خيابان آمدند به احمدي نژاد راي نداده اند بلكه به خاطر تضييع حق كانديداي مورد حمايت خودشان به خيابان آمدند و در اين راه كشته شدند . بنابراين فردي كه در اين حوادث كشته شده است خواست و مطالبه اي داشته و اين طور نبوده كه بخواهد در انتخابات شركت كند تا هيزم تنور آن شود بلكه او به كانديداي خود راي داده و اكنون نيز با اعتقاد به نقلب آشكار در انتخابات به خيابان آمده و از سرنوشت راي خود سوال مي كند و براي اين امر كشته شده است و چنين است كه ما اكنون براي اين افراد مي خواهيم مراسمي را برگزار كنيم . من از همان ابتدا تاكيد مي كردم كه همواره از راي مردم صيانت مي كنم و اكنون نيز مي گويم كه در حد توان از رايشان پاسداري خواهم كرد . بنابراين اكنون مردم خودشان تشخيص داده اند كه به خيابان بيايند و ما هم در كنارشان هستيم . چنين است كه اگر ما براي كساني كه براي صيانت از راي خود به ميدان آمده اند و در حمايت از ما برخاسته اند كشته شده اند مراسمي را براي گرامي داشت ياد وخاطره شان برگزار نكنيم كه انسان هاي ضعيف النفس و بي شخصيت و دين فروشي هستيم كه اينك مردم را در ادامه مسير رها كنيم .
از حادثه اي بگوييد كه عصر پنج شنبه شما شاهد آن بوديد و اين گونه تاثر شما را برانگيخته است .
هنگامي كه به بهشت زهرا رسيديم به سمت قطعه حركت كرديم كه در همان حال مي شنيدم كه مردم مي گويند ما را مي زنند . در همان حال ديدم كه مزار ندا را محاصره كرده اند و نمي گدازند كه به آنجا برويم . به محض اينكه از ماشين پياده شدم جمعيتي به سمت من آمدند و شعارهايي سر مي دادند مبني بر اينكه راي ما را گرفتن و حالا كتكمان مي زنند در همين حال نيروهاي مستقر به سمت مردم هجوم مي آوردند و انها را متفرق مي كردند و گاز اشك آور در هوا پخش شده بود من هم ايستاده بودم و حلقه اي دور من بود . من شاهد ان بودم كه با مردم برخوردهايي شديدي صورت مي گرفت و حتي چنان به زنان حمله مي كردند . تنها به حوادثي كه روي مي داد تماشا مي كردم و فاتحه مي خواندم . در همان حال شاهد ان بودم كه مردم را كتك مي زنند و به حلقه اي كه دور من بود نيز رسيدند و به انها هجوم آوردند به طوري كه يكي از پاسداراني كه همراه من بود و از نزديكان من را كتك زده اند . هركسي كه فكر مي كند من قصد دارم كه براي نفع شخصي صحبت كنم و با به جنجال سازي بپردازم مي تواند به دفتر من بيايد و بدن هاي كبود اين افراد را مشاهده كند .
آيا به شما هم تعرضي صورت گرفت ؟‌
نه به من ضربه اي نخورد چرا كه اين دوستاني كه اطراف من بودند اجازه نمي دادند كه به من نزديك شوند در همان حال به من گفتند كه تا شما اينجا بايستيد اينها با مردم اين گونه برخورد مي كنند شما برويد تا شايد مردم هم متفرق شوند و از من مي خواستند كه سوار بر ماشينم شوم . ولي من در همانجا ايستاده بودم و با تاثر و تعجب نگاه مي كردم و تنها قرآن مي خواندم . در همان زمان به اين فكر مي كردم كه ما چه وعده هايي داده بوديم و چه حرف هايي زده شده بود و چه مي خواستيم و چه شد . وضعمان به گونه اي شده است كه اكنون شاهد ان هستيم كه جمعي به دور بنده حلقه بزنند كه مرا كتك نزنند و اين واقعه اي كه هيچ گاه در ايران شاهد ان نبوديم . اين حادثه مرا به ياد حادثه اي انداخت كه در سال 66 در عربستان سعودي شاهد ان بوديم زماني كه به ما حمله ای شد و آنجا نيز اطرافيان مرا مي زدند و البته يك ضربه هم به من خورد . اهر چند که در حادثه روز پنج شنبه ضربه ای به من نخورد . االبته آن حادثه در كشوري بيگانه روي داده بود ولي اينك حادثه ای در كشور خودمان روي مي دهد و بر سر مزار كساني كه به خاطر اعتراض به نتيجه يك انتخابات كشته شده اند و تنها خواسته شان اين بوده كه مي گفتند چرا ما را به انتخابات دعوت كرديد و حالا كه آمده ايم راي ما چه شده است ؟ با مردم برخورد می کنند .
شما كه خود شاهد اين حوادث بوديد چه پيامي را مي توانيد به مسئولان چنين برخوردهايي بدهيد ؟
مي خواهم در اين مصاحبه پيامي را به كساني كه غير از ما فكر مي كنند برسانم . آنها كه فكر مي كنند اگر مردم را ببرند و كتك بزنند و دندان ها و سر و كله شان را بشكنند و تحت شكنجه و آزار انها را بكشنند مي توانند شرايط را آرام كنند . من به اين افراد دلسوزانه هشداري مي دهم و مي گويم كه پنبه غفلت را از ايادي دولت و اطرافيانش از گوششان بيرون آورند و گزارش وضع موجود را به صورت واقعي به مقامات بالا و بزرگان نظام منتقل كنند . اصلا مي گويم كه به حرف ما كه از نظر شما شكست خوردگان انتخابات هستيم و فكر مي كنيد كه به خاطر اين شكستي كه بر ما تحمیل شده است اين گونه حرف مي زنيم توجهي نكيند ، ولي به چاپلوس ها و جيره خواران ، كساني كه اين روزها شلوغ كاري مي كنند و سعي در تخريب چهره برخي از بزرگان نظام دارند ، كساني كه از گرفتن اعتراف ها سخن مي گويند ، كساني كه مي گويند راي صفر بوده است ، اناني كه اعلام مي كنند در اين مدت تنها 30 درصد نيروها را به خيابان ها آورده اند ، اناني كه با هلي كوپترها بر بالاي بازداشت گاهها اعمال قدرت مي كنند و فرمان مي دهند ، دوستاني كه معتقدند به آنها وحي نازل مي شود و يا كساني كه معتقدند من و موسوي در باغ وحش را باز كرده ايم نیز توجهي نكنيد بلكه به حرف صاحبان انديشه و فكر كه در درون حاكميت هستند و از طيف خودتان مي باشند توجه كنيد . فضايي را ايجاد كنيد تا مراجع تقليد ، مدرسين دانشگاه و حوزه ، روحانيت مبارز ، روحانيون معتدل ، ارتشي ها و نيروهاي سپاهي ، صاحبان فكر و انديشه كه حتي برخي از آنها از طيف خودتان هستند حرفشان را بزنند . البته فضايي ايجاد شود كه چنانچه انها حرفي را در انتقاد از وضع موجود زدند فورا انها را وابسته به بيگانه و يا استحاله شده از نظام نخوانيد بلكه به نقد ها دلسوزانه انها گوش فرا دهيد . من امروز مي گويم كه پرونده همه در آينده اي نه چندان دور آشكار خواهد شد و مشخص مي شود كه هر كسي چگونه حرف زده است .
به نظر شما آيا برخوردهاي خشن كه طي اين روزها با مردم شكل گرفته است موجب برقراري آرامش دركشور مي شود و يا به تشديد و ملتهب كردن شرايط كمك مي كند ؟
انچه من در اين روزها شاهد بودم حامل عزم و اراده جدي اقشار مختلف مردم براي احقاق حقشان است . اين مردم هنگامي كه كتك مي خوردند حتي دو انگشت خون آلود خود را بالا مي گيرند و مي گويند به سمت مصلي و به مبارزه ادامه مي دهند . مردم را گرفتن و كتك زدن موجب خاموشي آنها نمي شود شايد عده اي از مردم عقب نشيني كنند ولي اين فشارها فضا را بدتر مي كند و به شكل گيري حوادث ناگواري مي شود . برخي از آقايان فكر كرده اند كه با راه اندازي جنجال و هياهو و صحنه سازي در تلويزيون و كشتار مردم مي توانند شرايط را تغيير دهند . اين مردم ديگر عقب نخواهند نشست من به هر جايي كه مي روم چه عروسي و چه عزا مردم تاكيد مي كنند كه تا اخير ايستاده اند و بنابراين فكر مي كنم كه بهتر است مسئولان با بي تدبيري خود يك چاه ويل را درست نكنند و بنابراين من به دست اندركاراران توصيه مي كنم كه اجاره دهند كه همه منتقدان به وضع موجود در فضايي مناسب حرف هاي خود را بيان كنند . من مطمئن هستم كه با چنين برخوردهايي قضايا پيچيده تر و بغرنج تر مي شود و بنابراين بايد عقلا را جمع كنيد و تدبيري بيانديشيد قبل از آنكه خسارات سنگين تري وارد شود و حيثيت اسلام و روحانيت و جمهوري اسلامي ايران خدشه دار شود . بايد در انديشه راه حل معقولي براي خروج از اين بحران بود . به آقايان توصيه مي كنم كه با يك سخنراني و يا خطبه اي در نماز جمعه و يا ارائه تحليلي در صدا وسيما در حمايت از انها مغرور نشوند بلكه فضايي را ايجاد كنند تا همه دلسوزان نظام حرفهايشان را بزنند .
و حرف آخر مهدي كروبي خطاب به مسئولان چيست ؟‌
من مي خواهم دوباره همان حرفي را كه روزهاي نه چندان دور گفته بودم تكرار كنم . در سال 68 و پس از فوت حضرت امام (ره) من از جايگاه مديريت قوه مقننه همواره نسبت به انحرافات و انحصارطلبي ها هشدار مي دادم و خطاب به بزرگان مي گفتم كه تا شما خودتان گرفتار نشويد احساس خطر نخواهيد كرد ولي من به شما هشدار مي دهم كه روزي در چنين شرايطي قرار خواهيد گرفت . من اين حرف را به كساني گفتم كه اكنون بخشي از انان اعتراضات خود را به صورت صريح مطرح مي كنند و جمعي ديگر در اعتراض سكوت كرده اند . امروز نيز دوباره تذكر و هشدار مي دهم كه چنانچه نسبت به شرايطي كه پيش آمده توجه نكنيد به سرنوشت همان كساني دچار مي شويد كه روزي به انها تذكر داده بودم و البته اين بار اگر به سرنوشت انان گرفتار شويد ممكن است كه همه منافع و مصلحت ملي را قرباني كنيد .

No comments: